هنرمندان قديمی برای اضافه نمودن حس توازن و شكوه به يك صحنه ، مجسمه يا بنا مدتها از تركيب تناسب طلايی استفاده كردهاند . تركيب مزبور يك تناسب رياضی بر اساس نسبت 1.618/1 بوده و در اغلب مواقع در طبيعت ، مثلا در صدفهای دريايی و الگوی دانههای گل آفتابگردان و يا ساختار هندسي بازوهای ميلهای كهكشانهای مارپيچي موجود در كيهان يافت میشود . امروزه سرنخهايي از اين نسبت طلايي در نانو ذرات ( شاخه نانو تكنولوژي ) بدست آمده است . در واقع هم در عالم خرد و هم در عالم كلان اين تناسب بخوبي قابل شناسايي است . به هر حال به كار بردن اين نسبت در طراحیهاي دستي و رشتههاي هنري كار راحتی نمیباشد ، براي اينكه هرگز نمیتوان به مركز دوران مارپيچ رسيد و اين نقطه ، مركزی نامعلوم و غير قابل دسترس است و تا بينهايت ادامه مييابد . به علت سهولت در ترسيمها و كارهاي عملي ، نسبت 1.6/1 در نظر گرفته میشود .
![]()
عكسهاي فوق مربوط به صدفهاي دريايي ، حلزون شنوايي گوش ، يك گردباد و يك كهكشان است .
برای دیدن ادامه ی مطلب به "ادامه ی مطلب" مراجه فرمائید.
![]()